شکست بخور؛ هر چه سریعتر بهتر!
بسم الله الرحمن الرحیم
دوستانی در اطراف خود دارم که وقتی فلان استارتآپ شکل میگیرد و به موفقیت میرسد میگویند: «این ایده خیلی وقت پیش به ذهن من رسیده بود. تازه آن را آماده هم کرده بودم!» و وقتی از آنها میپرسم چرا شروع به عملیاتی کردن ایده نکردی، پاسخهایی از این قبیل میشنوم: «کارهای واجبتری دارم»، «در زندگی روزمره غرق شدهام و زمانی برای اجرا کردن ایدههایم ندارم» و «کار سختی است» و دلایلی از این دست.
به نظرم مهمترین دلایلی که هیچ وقت چنین ایدههایی عملیاتی نمیشوند، «کمالطلبی» و «ترس از شکست» است. صاحب ایده فکر میکند که باید ایده به بهترین نحو ممکن پیاده شود و چون این کار سختیهای فراوان دارد و از طرفی میترسد که نتواند به آن خوبی که در ذهنش آن را تصور کرده، پیاده کند؛ از خیر انجامش میگذرد.
ما معمولا اینچنین هستیم: میخواهیم در کاری که شروع میکنیم، در همان ابتدا بهترین نتیجه را دشت کنیم و چون قطعا این اتفاق نخواهد افتاد به سراغ انجام آن کار نمیرویم. دوست داریم پیش خود بگوییم: «من صاحب ایدههای خیلی عالی هستم» تا اینکه بگوییم: «من نتوانستم ایدهام را آنطور که باید، اجرا کنم». ما از این میترسیم که در اجرایی کردن ایدههایمان،به آن خوبی که تصورشان کردهایم شکست بخوریم. پس بیخیالشان میشویم و اجازه میدهیم در دفترهای یادداشتمان خاک بخورند.
در شماره تابستان اخیر مجله ترجمان، مقالهای از هیوگو لیندگرن، ویراستار روزنامه نیویورک تایمز منتشر شده با عنوان: «هر چه سریعتر اشتباه کن!» که دقیقا به این مفهوم میپردازد. او از بهترین شرکتها مثال میزند: پیکسار. کمپانی بزرگی که رهبر بازار انیمیشن جهان است و به سختی میتوان ایرادی از تولیداتش گرفت. جان لستر بنیانگذار پیکسار میگوید: «نظریه درونسازمانی ما این است: هر چه سریعتر اشتباه کن!» اشتباهات جزء ضروری فرایند خلاقانه هستند، پس مستقیم به سراغشان بروید و انجامشان دهید. حتی ایدههای بزرگ هم در مسیر به ثمر رسیدن در هم میشکنند و بعد باید با زحمت زیاد دوباره ساخته شوند. «همه فیلمهای بزرگ پیکسار زمانی در طول فرایند تولید خود بدترین فیلم تاریخ سینما بودهاند. مردم این را باور نمیکنند، ولی واقعیت همین است. اما ما فیلمها را در همان نقاط به حال خود رها نمیکنیم [و برای عالی شدنشان میجنگیم].
اینکه انسان مستقیما به سراغ کارها برود و از شکست خوردن استقبال کند، ناشی از طرز فکر «رشد» (Growth Mindset) است. در آینده در مورد نظریه طرز فکر که کارول دوئک روانشناس معاصر و استاد دانشگاه استنفورد ارائه کرده است، بیشتر خواهم نوشت، انشاالله.