مجالی برای تسهیم دانش و تجربیات

ای کاش جوان می‌دانست و پیر می‌توانست...

مجالی برای تسهیم دانش و تجربیات

ای کاش جوان می‌دانست و پیر می‌توانست...

نویسندگان

۱ مطلب در بهمن ۱۳۹۳ ثبت شده است

چند روز پیش به بهانه ­ای در خدمت یکی از اساتید مشهور کشور بودیم که اتفاقا کسب ­و کار high tec بزرگی هم دارند؛ سخن از مشکلات و ضعف ­های شرکت­های دانش بنیان سر می­­ دادیم. ایشان گفتند یکی از دام­های شرکتهای فناوری پیشرفته این است که technology is sexy!. یعنی کسب فناوری پیشرفته برای افراد فنی جذابیت زیادی دارد به نحوی که گاهی آنها را از اهداف اصلی کسب­ و کار و توجه به مشتری و بازار دور می­کند؛ و در نتیجه موجب عدم بقای شرکتهای دانش بنیان می­شود. احتمالا دوستانی که با دانشمندان و نخبگان علمی سر و کار داشته ­اند کم و بیش به این مسأله صحه می­گذارند. نکته ­ای که در این یادداشت قصد دارم اضافه کنم این است که در جمله بالا  فقط فناوری قرار نمی ­گیرد. گرچه برای فناوری ­دوستان، فناوری زیور فریبنده است، برای مدیران غیر فنی دام ­های بسیار دیگر وجود دارد که حتی بیش از فناوری فریبنده هستند. به شخصه شرکتی دانش ­بنیان و پیشرو دیده­ ام که به دلیل موج به راه افتاده در مورد اهمیت نوآوری در دنیای کسب ­و کار امروز، اسیر ایده پردازی­ های پیاپی و برداشتن چند هندوانه با یک دست شده بدون اینکه هیچکدام را بتواند به سرانجام برساند. یعنی فراموش کرده که نوآوری فقط خلاقیت ­های مداوم نیست. بلکه تبدیل ایده به محصول و تجاری ­سازی آن نیز هست تا ازین طریق و با دریافت بازخورد بازار بتوان به نوآوری­ های بعدی دست یافت.

تجربه به بنده نشان داده که در جمله استاد بجای فناوری می­توان نوآوری، ایده ­های نو، شهرت، همکاری با فرد یا شرکتی خاص، لذت همپا شدن با شرکتهای بزرگ، بکارگیری ابزارهای نوین مدیریتی و موارد بسیار دیگری را قرار داد. اگر مدیری اصولی صحت سنجی شده برای تصمیم­ گیری خود نداشته باشد، هر از چند گاهی فریب انجام ایده ­ای نو و جذاب یا همکاری با یک شرکت بزرگ یا مواردی اینچنین را می­خورد و گاهی فراموش می­کند اصلا چرا به این اقدام دست زده؟ آیا برای بقا یا رشد سازمانش بوده یا به سبب هوا و هوس انجام کاری نو، شهرت یا شراکت با شرکتی معتبر؟ البته واضح است که بخودی خود، کارهای ذکر شده بد نیستند و به همین دلیل هم برای مدیران کاملا توجیه­ پذیر هستند ولی اگر بدون راهبرد و توجه به اهداف اصلی شرکت انجام شوند، می­توانند موجب اضمحلال سازمان شوند.

اگر سعی کنیم بر اساس راهبردها و اهداف سازمان برای تصمیم­ گیری خود اصولی تعیین کنیم که صحت ­سنجی و تصدیق شده باشند، می­توانیم به تدریج خود را عادت دهیم که بصورت ناخودآگاه تصمیم ­گیری ­های مهم را در جهت منافع بلندمدت سازمان اتخاذ کنیم و کمتر نگران انحراف باشیم.

  • مصطفی رادمرد