مجالی برای تسهیم دانش و تجربیات

ای کاش جوان می‌دانست و پیر می‌توانست...

مجالی برای تسهیم دانش و تجربیات

ای کاش جوان می‌دانست و پیر می‌توانست...

نویسندگان

بسم الله الرحمن الرحیم

سخنرانی استیو جابز در جشن فارغ‌التحصیلی دانش‌جویان دانشگاه استنفورد، یکی از سخنرانی‌های جالبی است که اخیرا تماشا کرده‌ام. جابز در این سخنرانی در حالی در یکی از مطرح‌ترین دانشگاه‌های جهان از راز موفقیت خود می‌گوید که خود هیچ گاه از هیچ دانشگاهی فارغ‌التحصیل نشده است!

او از مخاطبانش می‌خواهد که به کاری مشغول شوند که به آن باور دارند و از صمیم قلب دوستش دارند و به آنها توصیه می‌کند به دنبال چنین کاری بگردند تا زندگی‌شان معنا پیدا کند. اما جالب‌ترین نکته این سخنرانی برای من آنجایی بود که جابز از مهمترین رمز موفقیتش پرده برداشت: «یاد مرگ»!

 

او گفت که هر روز در مقابل آینه به خود می‌گوید که «شاید امروز آخرین روز زندگی‌ام باشد» و ایمان دارد که «بالاخره روزی این پیش‌بینی به حقیقت خواهد انجامید». بنابراین او تلاش می‌کرده در این «آخرین روز بالقوه‌ی زندگی خویش»،‌ به کارهایی بپردازد که ارزش انجام شدن در این روز مهم را داشته باشند!

«یاد مرگ»‌ استیو جابز را به انجام کارهای مهم که ارزش اشغال کردن وقت،‌ این گرانمایه‌ترین سرمایه‌ی انسان را دارند- ترغیب می‌کرد و او از «یاد مرگ» برای بهتر شدن زندگی‌اش بهره می‌بُرد.

جالب اینجاست که در متون دینی ما نیز یاد مرگ بسیار سفارش شده است. بطوریکه پیامبر اسلام (ص) زیرک‌ترین مردم را کسی دانسته‌اند که بیشتر یاد مرگ کند و زیادتر برای آن مهیا شده باشد.

یاد مرگ

  • امین تجملیان

استیو جابز

نوآوری

یاد مرگ

نظرات  (۴)

سلام
خوب بود.
ممنون
پاسخ:
سلام
نظر لطف شماست.

سلام توی متون دینی ما یاد مرگ بیشتر برای تذکر و یاداوری به اهل تقواست.در واقع مراد از یاد مرگ اماده شدن برای جهان دیگر با ایمان آوردن به الله و پیامبرش و انجام دادن عمل صالح است.
توی متون ما حدیثی از امام معصوم هست که می فرماید کسی که دو روزش مثل هم باشد خسران دیده است.(به نظرم این حدیث بیشتر با متن شما همخونی داشته باشه!)

والسلام.

پاسخ:
نکته جالبی بود. بلی به نظرم این حدیث هم خیلی مرتبط بود و شاید مرتبط‌تر :)
  • ...:: زرافه ::...
  • همین میشه که میشه استیو جابز دیگه!
    پاسخ:
    بلی دیگه :)
  • حسین بوذرجمهری
  • سلام
    سرچ کردم و متن سخنرانیش رو پیدا کردم. خوندنش خالی از لطف نبود:
    «من هفده سالم بود یک جایی خواندم که اگر هر روز جوری زندگی کنید که انگار آن روز آخرین روز زندگی تان باشد شاید یک روز این نظر به حقیقت تبدیل بشود. این جمله روی من تأثیر گذاشت و از آن موقع به مدت سی و سه سال هر روز وقتی که من توی آینه نگاه می کنم از خودم می پرسم اگر امروز آخرین روز زندگی من باشد آیا باز هم کارهایی را که امروز باید انجام بدهم، انجام می دهم یا نه. هر موقع جواب این سؤال نه باشد من می فهمم تو زندگی ام به یک سری تغییرات احتیاج دارم. به خاطر داشتن این که بالآخره یک روزی من خواهم مرد برای من به یک ابزار مهم تبدیل شده بود که کمک کرد خیلی از تصمیم های زندگی ام را بگیرم چون که تمام توقعات بزرگ از زندگی، تمام غرور، تمام شرمندگی از شکست، در مقابل مرگ رنگی ندارند.
    مرگ یک واقعیت مفید و هوشمند زندگی است. هیچ کس دوست ندارد که بمیرد حتی آن هایی که می خواهند بمیرند و به بهشت وارد شوند. ولی با این وجود مرگ واقعیت مشترک در زندگی همه ی ما ست. شاید مرگ بهترین اختراع زندگی باشد چون مأمور ایجاد تغییر و تحول است. مرگ کهنه ها را از میان بر می دارد و راه را برای تازه ها باز می کند. یادتان باشد که زمان شما محدود است، پس زمانتان را با زندگی کردن تو زندگی بقیه هدر ندهید. هیچ وقت در دام غم و غصه نیافتید و هیچ وقت نگذارید که هیاهوی بقیه صدای درونی شما را خاموش کند و از همه مهم تر این که شجاعت این را داشته باشید که از احساس قلبی تان و ایمانتان پیروی کنید. »
    ممنون از مطلب خوبتون :)
    لذت بردم
    یاعلی
    پاسخ:
    سلام عملیکم
    لطف کردید. ترجمه به موقعی بود. ارادتمند.
    یاعلی

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    تجدید کد امنیتی